فرشتگان قصاب
نام فیلم: فرشتگان قصاب(سهیل سلیمی)
نظرم: حتما ببینید
فرشتگان قصاب روایتی از قاچاق اعضای بدن انسان توسط صهیونیستهاست که داستان آن در افغانستان میگذرد. در فرشتگان قصاب شاهد روایتی جدید از حضور امریکاییها در افغانستان و پشت پرده انفجارهایی هستیم که در اخبار تحت عنوان انفجارهای تروریستی از آنها یاد میشود. فرشتگان قصاب که از زاویه گفتمان دینی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران به بیان داستان خود پرداخته در انتخاب سوژه و داستان بسیار موفق ظاهر شده است.
سوژه فرشتگان قصاب اگر چه در مورد قاچاق اعضای بدن است که تا کنون فیلمهای زیادی در این خصوص به ویژه در سینمای جهان ساخته شده است اما با نگاهی متفاوت و از زاویه سیاستها و نقطهنظرات سیاسی ایران به این مساله و همچنین مساله جنگ امریکا و افغانستان و فعالیتهای صلیب سرخ پرداخته است که در این جایگاه، موردی منحصر به فرد است.
جالب:
-به جشنواره فجر راهش ندادند و در تلویزیون هم بدون کمترین فضاسازی پخش شد.
-به قول یکی از مقاله ها کاش آمریکایی ها این فیلم را می ساختند، آن وقت کاری می کردند همه دنیا آن را ببیند.
-بوی حسن عباسی از فیلم می آید.(البته جالب است که فیلم اصلا شعاری ساخته نشده و حرفه ای است!)
-فیلم یک نمونه حمله فرهنگی متقابل است در برابر فیلم هایی مثل آرگو و...(البته حمایت از آن کجا و این کجا!)
-داستان فیلم از یک خبر واقعی سرچشمه گرفته: اسرائیلی ها در کشورهایی که ارتش آمریکا به عناوین مختلف ورود پیدا می کند، اعضای قابل برداشت افراد آسیب دیده در حوادث گوناگون، که همگی ساختگی و عمدی است را تحت پوشش صلیب سرخ و در فضاهای به اصطلاح درمانی به سرقت می برد!(در غرب آن خبرنگار افشا کننده ترور شد!)
-در آخر فیلم دختری که نماد حیات سرزمین افغانستان است زنده می ماند و در مقابل طلوع آفتاب می ایستد.رنگ بندی لباس دختر شبیه پرچم افغانستان است!
ایرادات:
-تیتراژ اولیه فیلم خیلی نا خوانا بود.
-در نیمه اول فرشتگان قصاب، ریتم بسیار کند است و داستان به قدری دیر شروع میشود که در نیمه اول مخاطب را درگیر خود نمیکند و احتمالا او را از تماشای ادامه فیلم منصرف میکند که این یکی از نقاط ضعف بسیار مهم فیلم است.
- دیوید فرمانده امریکایی نیز کاراکتری دارای ابهام و تناقض بود و رفتارهای او با نیروهای خودش کمتر به یک فرمانده نظامی شبیه بود.
-لهجه افغانی بازیگران ایرانی باورپذیر نیست و حتی راکورد این لهجهها نیز حفظ نشده است و گاهی به لهجه افغانی صحبت میکنند و گاهی به لهجه فارسی ایرانی.
-مورد دیگر، صحنههایی مانند اسلوموشن حرکت گلوله است که در یک فیلم واقعگرایانه به شدت توی ذوق میزند و آن هم در شرایط حساسی مانند کشتن یک جوان جلوی چشم همسرش خندهدار جلوه میکند.
در پایان پیشنهاد می کنم دردودل های سهیل سلیمی را بخوانید که چقدر اذیت شده در مسیر ساخت!
- ۹۲/۰۹/۰۳